مدل ذهنی پلاسکو
سال 1393 قالیباف در شصتمین جلسهی شورای شهر تهران به ریاست احمد مسجدجامعی نکات جالبی را گوشزد کرد، شهردار تهران نمیدانست که باید به وظیفهی خودش عمل کرده و درِ اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمیکنند تخته کند و یا این که با دولت همراهی کرده و در این اوضاع اقتصادی چوب لای چرخش نگذارد.
صبح روز پنجشنبه سی دی ماه 1395، پلاسکو بر اثر آتشسوزی میریزد.
عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم حادثه پلاسکو را نتیجه سازش مدیریت شهری با سوداگران میداند. او معتقد است مدیریت شهری در ایران تجارت پیشه است و مأموریت اصلی خود را سازش با سوداگران میبیند، و این نوع مدیریت شهری نتیجهای جز شکلگیری بحرانها ندارد. این بحرانها ممکن است هر روز در این نوع مدیریت شهری رخ دهد.
پلاسکو بیش از این که به قول سی ان ان، تراژدی تهران باشد حاکی از یک نوع تراژدی فکری در ذهن تمدنی است که نمیتواند تصمیم بگیرد. ساختمانی غول پیکر در حال ریزش است، اگر بریزد یک فاجعه خواهد ساخت و ما میتوانیم جلوی آن را بگیریم اما نمیگیریم، صبر میکنیم تا بریزد و بعد یا انگشت اتهام را در چشم همدیگر میکنیم یا حماسهسازی میکنیم، عکس و پست میگذاریم، شمع روشن میکنیم و مراسم خداحافظی و وداع میگیریم.
علوم انسانی اگر میخواهد وضع کنونی خود را دریابد به مدل ذهنی پلاسکو نیاز دارد. مدلی که نشان میدهد حاصل دست روی دست گذاشتن چیست. همین الان چند پلاسکوی دیگر آماده هستند تا با جرقهای فرو بریزند؟ کمآبی، بحران جنسی، فروپاشی خانوادهها، آلودگی هوا، اقتصاد وابسته و ...؟ مدل پلاسکو میتواند مسائل بسیاری از انواع مدیریت در جامعهی ما را تحلیل کند که به مصادیقی از آنها اشاره خواهم کرد.
- يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۵۳ ب.ظ