اجتماعی‌نویس

وبلاگ شخصی محمدحسین مرادی

اجتماعی‌نویس

وبلاگ شخصی محمدحسین مرادی

در مورد باورمندی و مسئولیت اجتماعی

جامعه ایران این روزها محل زیست جمعی است که کمتر کسی از ویژگی‌ها و شرایط آن رضایت دارد. این یک گزاره‌ی علمی و پژوهش‌شده مبتنی بر سنجش سرمایه اجتماعی یا رجوع به سایر نظرسنجی‌ها نیست. این یک احساس یا به تعبیر علمی‌تر نوعی استقرای ناقص از جامعه اطرافیان من است. افراد این جامعه صرف نظر از طبقه اجتماعی و میزان درآمد و ثروت، صرف نظر از بهره‌مندی‌شان از استعدادهای طبیعی و الهی نظیر زیبایی ذهن و صورت و صرف نظر از روابط اجتماعی‌شان که شدت و ضعف دارد همه در عدم رضایت از وضع موجود اشتراک نظر دارند. 

تأملاتی پیرامون کلیشه‌ها

مختصری در مورد کلیشه‌ها و کلیشه‌شکنی 

زیست جنسی در ایران آینده

چند روز قبل کلیپی از دکتر ابراهیم فیاض منتشر شد که برنامه دورهمی را کثیف‌ترین برنامه از نظر اخلاقی خواند و گفت که مهران مدیری در این برنامه روابط آزاد جنسی و هم‌جنس‌گرایی را ترویج می‌کند. این کلیپ را در هر رسانه‌ای دنبال کنید، با انبوه فحش‌ها و کامنت‌های مخالف مواجه خواهید شد. چند بار که آن را ببینید، احساس می‌کنید فیاض آسمان ریسمان می‌بافد و مسائل ‌بی‌ربطی را به هم گره می‌زند. او را سال‌هاست که می‌شناسم، زبانش با آن سرعتی که اندیشه‌ها در سرش جولان می‌دهند، کار نمی‌کند، سلبریتی هم نیست، یک دانشمند و فیلسوف است، برای همین نمی‌تواند به‌درستی استدلال‌هایش را چفت و بست کند. اما فیاض چه می‌خواهد بگوید، در این مطلب نشان خواهم داد که حرف‌هایش پر بیراه هم نیست.

پنج درس از هری‌پاتر برای دانشگاه‌های ما

رمان بلند و مجموعه هشت فیلم سینمایی هری پاتر قریب به ده‌ سال محبوب‌ترین داستان یک نسل از نوجوانان دنیا بوده است. هیچ وقت فرصت این را پیدا نکردم که رمان را مطالعه کنم اما فیلم‌های سینمایی را چندین و چند بار دیده‌ام. پر است از دیالوگ‌ها و صحنه‌های بروز احساسات و عواطف و درس‌هایی از زندگی آن چه که فعلا با آن کار دارم، مدرسه‌ی جادوگری هاگوارتز است. مدرسه‌ای اسرارآمیز و بزرگ که اصلی‌ترین لوکیشن و بستر داستان را تشکیل می‌دهد. همه آن چه که درباره‌ی این مدرسه وجود دارد قطعا در خلأ و به دور از سنت آموزشی بریتانیایی به ذهن درخشان رولینگ خطور نکرده است اما داستان مشهور هری پاتر کمک زیادی به فهم تأثیر ساختار آموزشی بر کارگزار دانش‌آموز می‌کند.

مرزگذاری‌ و هویت، کارکردها و کژکارکردها

از ابتدای تشکیل نخستین جوامع بشری، انگیزه‌های متفاوت و مختلفی باعث می‌شود تا انسان‍‌ها به‌دنبال برتری‌جویی و پیش افتادن از یکدیگر باشند، انگیزه‌هایی که گاه با عنوان حس کمال‌طلبی یک فضیلت قلمداد شده و گاه ذیل عنوان طبع ناآرام و سودجوی بشر تقبیح شده‌اند. فارغ از این‌که کدام انگیزه، انسان را به‌سوی قدرت‌طلبی و برتری‌جویی سوق می‌دهد، جامعه نقش پررنگی در ایجاد، حفظ و توسعه‌ی قدرت ایفا کرده است. حتی اگر قائل به این نباشیم که این میل به قدرت‌طلبی بود که انسان‌ها را اجتماعی کرد و آن‌ها را پیش راند تا خود را در قالب یک گروه تعریف کنند، منکر این نیز نخواهیم بود که بعد از این که خود را در قالب یک جمع منسجم و گروه دیدند به قدرت و توانمندی مضاعفی که حاصل‌جمع کار فردی افراد بود پی بردند و به‌تبع آن دریافتند که می‌توانند حس برتری‌جویی خود را این بار در محدوده‌ی وسیع‌تری از تعریف من و دیگری ارضا کنند.

مدل ذهنی پلاسکو

سال 1393 قالیباف در شصتمین جلسه‌ی شورای شهر تهران به ریاست احمد مسجدجامعی نکات جالبی را گوشزد کرد، شهردار تهران نمی‌دانست که باید به وظیفه‌ی خودش عمل کرده و درِ اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمی‌کنند تخته کند و یا این که با دولت همراهی کرده و در این اوضاع اقتصادی چوب لای چرخش نگذارد.
صبح روز پنجشنبه سی دی ماه 1395، پلاسکو بر اثر آتش‌سوزی می‌ریزد.