اجتماعی‌نویس

وبلاگ شخصی محمدحسین مرادی

اجتماعی‌نویس

وبلاگ شخصی محمدحسین مرادی

زیست جنسی در ایران آینده

شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۵۷ ق.ظ
زیست جنسی در ایران آینده

چند روز قبل کلیپی از دکتر ابراهیم فیاض منتشر شد که برنامه دورهمی را کثیف‌ترین برنامه از نظر اخلاقی خواند و گفت که مهران مدیری در این برنامه روابط آزاد جنسی و هم‌جنس‌گرایی را ترویج می‌کند. این کلیپ را در هر رسانه‌ای دنبال کنید، با انبوه فحش‌ها و کامنت‌های مخالف مواجه خواهید شد. چند بار که آن را ببینید، احساس می‌کنید فیاض آسمان ریسمان می‌بافد و مسائل ‌بی‌ربطی را به هم گره می‌زند. او را سال‌هاست که می‌شناسم، زبانش با آن سرعتی که اندیشه‌ها در سرش جولان می‌دهند، کار نمی‌کند، سلبریتی هم نیست، یک دانشمند و فیلسوف است، برای همین نمی‌تواند به‌درستی استدلال‌هایش را چفت و بست کند. اما فیاض چه می‌خواهد بگوید، در این مطلب نشان خواهم داد که حرف‌هایش پر بیراه هم نیست.

اگر فقط دیشب و امشب برنامه خندوانه را می‌دیدید متوجه می‌شدید که در کمدی استندآپ‌ها چه حجمی از شوخی‌های جنسی و با چه ادبیاتی در حال ابراز است. به همان میزان که اطمینان دارم این شوخی‌ها بازتاب تفکرات و زیست گوینده‌های آن‌هاست، به همان میزان نیز مطمئنم که مخاطبان و افراد حاضر در استودیو احساس عجیبی نسبت به این شوخی‌ها ندارند. واقعیتی آرام و خزنده در حال پیشروی است، واقعیتی تهرانی که با خندوانه و امثالهم برودکست می‌شود و دیر نیست که شهرهای دیگر را فتح کند، معنا و مفهوم زیست جنسی ما در حال تغییر است و این چیزی است که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم.

در استندآپ کمدی ابوطالب حسینی، به‌وضوح می بینیم زمانی که به نقل خودش در دریا افتاده بود دو دختر در مقابل او ظاهر شدند که به آن‌ها قول ازدواج داده بود، نفر سومی که در مقابل چشمانش ظاهر شد، پسری بود. اینجا ابوطالب گفت: تو هم؟ یعنی به تو هم قول ازدواج داده بودم؟ در پس این عبارت «تو هم؟» حرف‌های بسیاری است. یکی آن‌که گوینده در موارد متعددی به دخترهای متفاوتی و در بازه‌های سنی مختلف قول ازدواج داده است، او وقتی از تو هم؟ سؤال می‌کند یعنی نمی‌داند به چند نفر قول ازدواج داده است. و دقت دارید که روابط دوستی دختر پسری‌اش تا کجا پیش رفته است که به آن‌ها قول ازدواج داده است؟ اصلا در روابط با جنس مخالف این قول در چه شرایطی داده می‌شود؟ او صراحتاً این سیگنال را به ذهن‌های ما می‌دهد که چگونه چند دختر را دور زده است و اصطلاحاً در روابط دوستیش خیانت کرده است. مستند انقلاب جنسی را اگر ببینید متوجه خواهید شد که در کشورهای غربی نیز روابط دوستی با جنس مخالف حریم و قاعده دارد و دور زدن شریک جنسی، هم‌چنان «عمل قبیح» یا «امر زشت» تلقی می‌شود.

نکته‌ی دیگر، ظاهرشدن یک پسر در مقابل اوست، در موقعیت کاملاً جنسی‌ای که ابوطالب پدید آورده و در باب دوست‌دخترها و زیست جنسی خیانت‌آمیزش شوخی کرده است، به ناگاه سر و کله‌ی پسری ظاهر می‌شود که مخاطب را با این سؤال روبرو سازد: «آیا با یک پسر نیز رابطه دوستی جنسی داشته است؟» او خود پیش‌دستی می‌کند و میخ سؤال را در ذهن مخاطبش می‌کوبد: «تو هم؟». پسر جواب می‌دهد که آمده است آب بخورد. این یک انقلاب در شوخی‌های جنسی است. این بار با یک انقلاب کپرنیکی، مرزهای حیای جنسی را در ذهن مخاطبان جابه‌جا می‌کنیم و موضوع را به روابط با جنس موافق می‌کشانیم.

یک سال پیش وقتی استاد اندیشه‌ی غرب‌مان می‌گفت، تا بیست سال دیگر در همین دانشگاه تک‌جنسیتی مذهبی شما انجمن لزبین‌ها راه می‌افتد، بدون خجالت در رویش خندیدیم، بعد از کلاس دیوانه خطابش کردیم، این روزها می‌فهمم آن چه ما در آینه نمی‌بینیم، او و نخبگان علوم اجتماعی در خشت خام می‌دیدند. بیست سال رقم بزرگی برای این تغییرات پرشتاب نیست.

 از سایر شوخی‌های جنسی ابوطالب می‌گذرم، از برهنگی و برگ مو و زن گرفتنش در استرالیا می‌گذرم، این چیزها سال‌هاست که در سریال‌های ترکیه‌ای مغز ما را شسته و با خود برده است. اما کمدی استندآپ امشب نیز نکاتی دارد:‌ رضا نظری! این آقا نیز در کمدی‌اش مکرراً پای مسائل جنسی را به شوخی‌ها باز می‌کند، از عشقش به خانمی که در تاکسی را برایش باز کرده است تا آن خانمی که زنگ می‌زند، ببیند آقای دکتر چهارشنبه مطب هستند یا خیر؟ آقای نظری این قدر کیف کردند که می‌خواستند تا چهارشنبه مدرک بگیرند و مطب بزنند. در اتوبوس و مترو هم برای دوبار ذکر شد که مردی سرش را روی شانه‌اش گذاشته است و او صورتش را در دست‌هایش گرفته و گفته: «هیچ وقت تنهات نمی‌زارم دیوونه‌ی من». در جای دیگری می‌گوید که جان مادرتان به زنانه مردانه بودن عطر توجه کنید، چون آقای بدهیبتی که نشسته است کنارش، بوی نامزد سابقش را می‌داده!!!

رضا نظری چه تصویری در این استندآپ ارائه می‌دهد؟ فردی که دچار بحران عاطفی (و یا جنسی) است، تا جایی که در تاکسی و خیابان عاشق می‌شود، او این قدر در رابطه با جنس مخالف ضعیف‌النفس است که با یک تلفن دلش می‌رود و می‌خواهد مطب بزند تا مخاطب چند جمله پشت تلفن باشد. در ضمن متوجه می‌شویم که او نامزد سابق هم داشته است، فشار عاطفی یا جنسی هم به‌قدری بر دلش سنگینی می‌کند که می‌خواهد مردی که در اتوبوس سرش را روی شانه‌هایش گذاشته «دیوونه من» خطاب کند.

این شوخی‌ها یکی دو تا نیست، در تذکرات داورها نمره‌ی منفی نمی‌گیرد، انتقادی را هم با خود به همراه نمی‌آورد، ما همه‌ی این‌ها را می‌بینیم و در کنار ده‌ها شوخی اجتماعی و سیاسی و ... دیگر مثل میوه‌ی درهم خریداری می‌کنیم و می‌خندیم. مخاطب خندوانه نمی‌گوید به این جای استندآپش خندیدم، و از موارد جنسی‌اش تأسف خوردم. او نشسته است که بخندد و یک جا محصول این استندآپ را قورت می‌دهد و چه روزنه‌ای از خنده بهتر برای نفوذ در دژ باورها و اعتقادات ما؟

این حرف‌ها را از این دانشجو بپذیرید یا نپذیرید من نمی‌خواهم تغییرات در زیست جنسی‌مان را بحران خطاب کنم. پیشتر در مطلب «مذل ذهنی پلاسکو» گفتم که ایران با یک ویرانی به‌عنوان مسئله جنسی روبه‌رو است و هم‌چنان نیز به آن نظر پای‌بندم. اما این ویرانی تغییر در زیست جنسی ما نیست، انسان مدرن در حال تغییر است و زیست جنسی نیز مصون از تغییرات نیست، آن‌چه که بحران است خلأ آمادگی ما برای مواجهه با زیست جنسی جدید است، آن چه که بحران است، عدم تفاهم ما در جاری‌شدن این سیل عظیم است. همیشه وقتی صحبت از یک تغییر می‌شود عده‌ای هراسان می‌خواهند وجود آن را انکار کنند، ولی نخست باید بپذیریم که این تغییرات در راه است تا سپس فکری به حال «بنیان خانواده» کنیم.

اتفاقی که در حال وقوع است، از اساس یک پدیده تهرانی است، خصوصاً در مورد رابطه با جنس موافق. جامعه‌ی غرب تهران یک جامعه‌ی جداافتاده از پیکره‌ی کشور است که به‌سمت انسان مدرن شدن می‌تازد، مطالعه‌ی جامعه‌شناختی این بخش از تهران، دیر یا زود تصویر آینده‌ی کل جامعه ایران است. رسانه‌ی ملی در حال صادرات زودهنگام عقاید و تفکرات جامعه‌ی غرب تهران به سراسر کشور است. این زود و افساربریده مدرن‌شدن به نفع‌ ایران نیست. باید مواظب باشیم پیش از مدرن‌شدن، خودمان به روند تغییرات آن سرعت نبخشیم. زیست جنسی هنوز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران شکل سنتی خود را حفظ کرده و حریم‌ها سر جای خود باقی هستند، از این منظر نقد برنامه‌هایی مثل خندوانه و دورهمی بسیار کار درستی است.

مطلب دیگر وقوع بحران و تضاد فرهنگی ایران است. ایران سرزمین جهان‌های موازی است، در این کشور افراد زیادی می‌اندیشند که در قلب سانفرانسیسکو زندگی می‌کنند و افراد دیگری گمان می‌کنند، که در مدینه‌ی صدر اسلام هستند، تغییرات در زیست جنسی می‌تواند موجب بروز خشم اجتماعی و تحیر همراه با تعصب مذهبی از سوی دین‌باورانی شود که ارزش‌های دینی‌شان را دستخوش ازدواج سفید و روابط آزاد جنسی و تمایل به جنس موافق می‌بینند. حکومت باید هوشیارانه عمل کند و از میان این تغییرات گزینشی عمل کرده و بر سر گزینشش بایستد، شرح این راهبرد نیازمند یک مطلب مفصل است که به آن خواهم پرداخت.

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۵۷ ق.ظ
  • محمد حسین مرادی

برای این مطلب نظر یا یادداشتی بگذارید  (۲)

  • محمد صابر نی ساز
  • درود
    خواندم
    مشتاق مابقی
    یا علی
    پاسخ:
    ارادتمند
    مطلبتون خیلی خوب بود. باید یه کاری کرد. نباید اجازه داد تفکرهای سکولار هدایت این جریان رو به عهده بگیرن
    پاسخ:
    ممنونم
    بله باید در مقابل ابتذال هنری از هر نوعش ایستاد
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی